یکی ازمهمترین دغدغه هایی که جوانان، فارغ التحصیلان و افراد جویای کار دارند این است که بدانند شغل دلخواهشان چیست و چگونه آن را بیابند؟ این دغدغه، مشکل بسیاری از شاغلانی که در حال کار هستند ولی با شغل خود مشکل دارند هم هست.این سوال، اساس پایه گذاری سایت اندیشکاران هم بود و پاسخ به این سوال از ماموریتها و اهداف ماست. پس لطفاً برای آشنایی با ۳گروه شغلی مهم خوداشتغالی، کارآفرینی و کارمندی و اینکه بدانید کدام شغل با علایق و توانمندیهای شما انطباق بیشتری دارد و موجب توسعه فردیتان میشود همراهمان باشید.
چگونه شغل دلخواهم را بیابم؟
مقدمه:
آنچه که از مطالعه مقالات و کتابها و آموزشهای مختلف تاکنون یافته ام و موضوعی که سالهاست به تجربه دریافته ام این است که مقدمۀ کارآفرینی و هر حرکتی، خودآفرینی است. اولین حرکت ما راهاندازی کسبوکار نیست، از سر بازکردن چیزهایی است که سد مسیرمان شده است. قبل از دستزدن به هر عملی، باید دانش و آمادگیهای ذهنی لازم را در خود ایجاد کنیم و به یکپارچگی برسیم. قبل از شناسایی خود و استعدادهایمان، قبل از شناسایی سایهها و ضعفهایمان و قبل از ایجاد وحدتی بین آنها، نباید برای ایجاد کسبوکار یا تغییر شغلمان اقدام کنیم.
کسب موفقیت در شغل، تحصیل، ورزش و هر فعالیت دیگری تدریجی است. موفقیت نقطهای نیست که بتوانیم به آن برسیم یا آن را به دست بیاوریم؛ بلکه در طی مسیری که برای خودمان تعیین میکنیم، ذرهذره توانمند می شویم، استعدادهای جدید شکوفا میشوند و تجربههای جدید کسب میکنیم و وقتی به مسیری که پیموده ایم می نگریم می توانیم میزان پیشرفتمان را تخمین بزنیم.
موفقیت و رضایتمندی محصول نهایی یا نتیجه نیست؛ بلکه بخشی از فرآیند و جریانی دائمی است. از حالت بالقوه درآمدن و بالفعلشدن هر استعداد، موجب تغییراتی بنیادین در ما میشود. وقتی بهدنبال تحقق ارزشی یا انجام مأموریتی باشیم و روند کارمان را طی کنیم، بهمرور زمان استعدادهای جدیدی کسب خواهیم کرد و با بهکارگیری استعدادها و تواناییهای کسبشده و تلفیق آنها، وجود ما نیز تغییر خواهید کرد و به مرزهای جدیدی دست خواهیم یافت.
اما نوجوانان عجولند. حال و حوصله این قصه ها را ندارند. وقتی در جلسات مشاوره از آنها می پرسم شغل دلخواهتان چیست بسیاری این پاسخ را می دهند که هر شغلی که درآمد بیشتری داشته باشد. آنها قیف شغل و موفقیت شغلی را برعکس گرفته اند. مارگارت یانگ[۱] میگوید:
مردم اغلب میکوشند بهشیوۀ معکوس زندگی کنند: کسب مالومنالی افزونتر، تا بتوانند بیشتر به امور دلخواهشان بپردازند و شادمانهتر باشند؛ حال آنکه عکس این شیوه مؤثر است. نخست باید آن کس که بهراستی هستید باشید؛ آنگاه به کاری که نیاز دارید، بپردازید تا بتوانید آنچه را که خواهانید، دارا باشید.
خوب برای پاسخ به اینکه چگونه شغل دلخواهتان را بیابید باید حداقل در مورد ۲ موضوع اطلاعات کسب کنید:
کسب اطلاعات در مورد خودتان:
موضوع اول به میزان شناخت در مورد خصوصیات فردی خودتان برمیگردد. اینکه ارزشهای شما چیست؟ استعدادها و توانمندیهایتان چقدر است؟به چه چیزهایی علاقهمندید و چگونه میتوانید از این علایق پول در بیاورید؟
هنگامی که میخواهید تصمیم مهمی در زندگی یا کار خود بگیرید، وقتی نمیدانید بهسمت چه هدفی در حرکتید یا چهچیزی برای شما ارزشمند است، مسائل و اقدامات، معنای خود را از دست میدهند. اما اگر از علاقهمندیها و ارزشها و اهداف خودآگاه باشید، میدانید موقعیت کنونی چه ارتباطی با اهداف نهاییتان دارد و در کجای مسیر قرار دارید؛ پس انگیزۀ لازم را برای فعالیتهای خود پیدا خواهید کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص شناسایی استعدادها، خودشناسی، شناسایی ارزشهایتان میتوانید به قسمتهای مرتبط و مقالات همین سایت در بخش خودشناسی و توسعه فردی و مقالاتی همچون اینیاگرام ابزار قوی خودشناسی ، توانمندیاب ، کشف استعداد تحصیلی و شغلی مراجعه فرمایید.
کسب اطلاعات در مورد شغل مورد علاقهتان:
اما در مورد اینکه شغل مورد علاقهتان چیست باید مشاغل مختلف و نیازمندیهای هر شغل را بشناسید.
به طور کلی اکثر مشاغل جهان را می توان در سه گروه شغلی دسته بندی کرد:
- مشاغل با درآمد ثابت (مشاغل دولتی، کارمندی و کارگری).
- کارآفرینی
- خوداشتغالی (هنرمندان، مشاغل آزاد، نویسندگان، وکلا، فری لنسرها، پیمانکاران)
گروه مشاغل با درآمد ثابت (کارمندی، کارگری):
کلیه افرادی که در ادارات دولتی، شرکتهای خصوصی ، پروژه های مختلف، فروشگاهها و… با درآمدی ثابت مشغول به کارند را (فارغ از سطح سازمانیشان) شامل می شود. بیشتر شاغلین این شغل سرمایه لازم را برای راه اندازی کسب وکارشان ندارند یا علاقه ای به سرمایهگذاری ندارند و ترجیح می دهند در شغلی ثابت و با درآمد و دورنمایی مشخص فعالیت کنند.
گروه شغلی کارآفرینی:
در مقالات مختلفی در خصوص کارآفرینان و ویژگیهای فردیشان صحبت کرده ام ( ویژگیهای کارآفرینان، داستان کارآفرینی، کتاب از خودآفرینی تا کارآفرینی)اما مشخصه بارز فعالان این گروه شغلی این است که کارآفرینان توفیق طلب هستند، فرصتها را به درستی شناسایی میکنند و دوست دارند در کارشان مستقل، نوآور و مرزشکن باشند. آنها ترجیح می دهند در جاده ای گام بردارند که بکر باشد یا دیگری آن را نساخته باشد و از همه اینها مهمتر کارآفرینان ارزش آفرینند.
گروه شغلی خود اشتغالی:
خود اشتغالان افرادی هستند که خودشان برای خودشان کاری دست و پا کرده اند، خویش فرمای خویشند و پاسخ گو به کارفرمایشان نیستند.
بنابراین کلیه افرادی که دارای مشاغل آزاد هستند، وکلا، پیمانکاران، مشاوران، نویسندگان، نقاشان و هنرمندان و سایر افرادی که برای خودشان کار میکنند و در استخدام کسی نیستند را شامل می شود.
خوداشتغالان بین دو طیف کارآفرینان و کارمندان قرار دارند اما گرایشهای کآرافرینی بیشتری دارند. از یک طرف، به ارزشهایی مانند استقلالطلبی و ریسکپذیری اهمیت میدهند و از طرف دیگر، چندان بهدنبال مرز شکنی و خلاف موج شناکردن و دوباره ازصفر شروع کردن نیستند؛ ولی پیشرفت را دنبال میکنند. مرز شفافی بین کارآفرین و خود اشتغال وجود ندارد. اما آنچه که یک کارآفرین را از یک خود اشتغال جدا میکند میزان ارزش آفرینی، خلاقیت نوآوری در کسب وکار ، فرصت طلبی و پیشرو بودن در بازار مرتبط می باشد. همچنین مرز بین یک خود اشتغال با یک کارمند در میزان استقلال طلبی، امنیت شغلی و ریسک پذیری آنها دانست.
انطباق شغل و شاغل:
نمودار انطباق بین شغل و شاغل
هر شغلی ویژگیهای مخصوص به خود را دارد و هر کارفرمایی بابت رفع مشکلی یا پیشبردن بخشی از فعالیتهای خود (پاسخ به نیازی) نسبت به استخدام افراد مورد نیاز اقدام میکند. از طرف دیگر هر فردی دارای استعداد، علایق و تواناییهای خاص خودش است.
حال هرچه استعداد و علائق و تواناییهای فرد با ویژگیهای آن شغل و نیازهای کارفرما تطابق بیشتری داشته باشد رابطه برد برد بین شاغل و کارفرما شکل می گیرد و هرچه انطباق کمتری بین این دو باشد شاغل و کارفرما دچار تعارض و مشکلات بیشتری خواهند شد. واحد منابع انسانی در سازمانها وظیفه سنجش میزان انطباق بین نیاز شغلی و توانمندی شاغل و به حداکثر رساندن انطباق در کلیه فرآیندهای جذب، آموزش، ارتقاء تا اخراج را برعهده دارد.
نارضایتی بسیاری از افراد از شغلشان و اغلب مشکلاتی که در مسیرشغلی با آن دست به گریبان می شوند به دلیل این است که بدون در نظرگرفتن استعداد و علایق یا توانمندیهای فردی شان و شاید به دلیل درآمد مالی آن شغل را پذیرفته اند. این مشکل در دانشجویانی که بدون مطالعه از رشته تحصیلیشان و صرفاً جهت قبولی در دانشگاه انتخاب رشته کرده اند هم فراوانی بسیاری دارند.
برای اینکه بتوانید تفکیک بهتری از این گروههای شغلی داشته باشید و گروه شغلی مورد علاقه تان را بیابید به این سوال پاسخ دهید:
اگر بخواهید شغلی انتخاب کنید و از شما بپرسند از بین ارزشهای زیر، کدامیک برایتان بسیار اهمیت دارد و کدامیک بیاهمیت است، پاسخ شما چیست؟
شغل مورد علاقه تان را بیابید:
۱. داشتن استقلال کاری؛
۲. ریسکپذیری و تحمل ابهام؛
۳. نیاز به پیشرفت؛
۴. نیاز به قدرت؛
۵. خلاقیت؛
۶. فرصتطلبی؛
۷. امنیت شغلی.
قبل از پاسخ به سؤال، اجازه بدهید بیشتر با هریک از این ارزشها آشنا شویم:
۱. آیا استقلال کاری برایتان ارزشمند است؟ دوست دارید در کارتان مستقل باشید و آزادی عمل داشته باشید یا ترجیح میدهید مسئولیت اصلی کار بر عهدۀ دیگران باشد؟
۲. آیا ریسکپذیرید و به خطرکردن تمایل دارید؟ آیا تحمل ابهام را دارید؟ زمانی که شروع به فعالیتی میکنید، میخواهید دستاوردتان کاملاً شفاف و مشخص باشد یا بدون آنکه دقیقاً بدانید موفق خواهید شد یا خیر، شروع به فعالیتی میکنید؟ بهبیان دیگر، آیا زمانی که با محیط مبهم و غیرقطعی و غیرشفاف روبهرو میشوید، احساس راحتی میکنید یا خیر؟ یا به دنبال شغلی ایمن و باثبات هستید؟
۳. آیا داشتن قدرت در کسبوکار و حرفشنوی زیردستان برایتان ارزشمند است؟ آیا این را عامل مهمی در پیشبرد کارها میدانید؟
۴. آیا پیشرفت شغلی برایتان بااهمیت است و انتظار دارید هرساله در شغلتان پیشرفت علمی یا سازمانی محسوسی بکنید؟ امنیت شغلی چطور؟ آیا حاضرید مدتی را برای تحقق اهدافتان، از کسب درآمد دست بردارید؟
۵. آیا مهمترین ارزش خود را داشتن ایدههای جدید، قدرت خلاقیت و ایجاد ارزشی نو میدانید؟
۶. آیا خود را فرد فرصتطلبی میدانید؟ بهقول معروف، آیا شامۀ تیزی دارید و بوی پول را میشنوید؟ آیا شامۀ شما برای شناسایی فرصتها و ارزیابی آنها و استفاده از فرصتها تیز است؟ آیا وقتی با تهدید مواجه میشوید، خلاقیت لازم را دارید که آن را به فرصت تبدیل کنید؟
مواردی که در بالا ذکر کردم، مهمترین ویژگیهای شغلی سه گروه شغلی مختلف است: جدول زیر اهمیت هریک از این ویژگیهای شغلی (ارزشها) را در هریک از مشاغل نشان میدهد.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جدول۱) ویژگیهای شغلی مشاغل مختلف |
برای مثال، آنچه کارآفرینی را از بقیۀ مشاغل جدا میکند، شمّ درونی کارآفرین برای انجامدادن فعالیتهای خلاقانه و نوین است که خواهناخواه مخاطره به همراه دارد. او به استقلال کاری زیادی (خیلی زیاد) نیاز دارد؛ ولی کسب قدرت(نیاز به پیشرفت) یا پیشرفت شغلی (نیاز به پیشرفت) برایش ارزشمند نیست.
یک کارآفرین پیه انجام هر کاری را به تنش مالیده است و خیلی مقید به رده شغلی و مقررات سازمانی نیست. وی ممکن است بدون ناراحتی بارها کارش را از صفر شروع کند و جایگاه کاری که انجام می دهد برایش مهم نیست (در دام مدرک تحصیلی یا طبقه اجتماعی نمی افتد) و مسئولیت صفر تا صد کارش را بر عهده می گیرد.
ممکن است زمانی را برای تحقق هدفش بدون درآمد زندگی کرده، حتی از جیب خرج کند. از دیگر مشخصات کارآفرین تحمل ابهام و ریسکپذیریاش است. کارآفرین به راهی که میرود، معتقد است، بدون اینکه اطمینان داشته باشد به هدف میرسد یا خیر. به همین خاطر وی باید قدرت کنترل هیجانات خود و صبوری لازم را داشته باشد.
زندگی شغلی کارمندان، وضعیتی کاملاً برعکس دارد. مهمترین عامل ارزشمند برای مشاغل دولتی یا دفتری، امنیت شغلی است و این مشاغل بهعلت دریافت حقوق ثابت، ریسکپذیری بسیار کمی دارند. همچنین آنچه عامل برانگیزانندۀ کارمندان است ارتقای سازمانی و پیشرفت در شغلشان است.
پیشرفت شغلی: پیشرفت شغلی مشاغل با درآمد ثابت در دو بعد صورت میپذیرد:
۱. پیشرفت در عرض سازمان: این پیشرفت شامل افزایش تخصص فرد و عمیقشدن دانش مرتبط با شغلش، افزایش مدارج تحصیلی و شرکت در آموزشهای شغلی است. علاوه بر اینها، در بسیاری از سازمانها مانند بانکها، گردش شغلی و تنوع شغلی کارمندان جزو عوامل پیشرفت افراد محسوب میشود. همچنین عضویت در کمیتهها و کارگروههای شرکت موجب چندوجهیشدن کارمندان میشود.
۲. پیشرفت در طول سازمان (سلسلهمراتب سازمانی): منظور ارتقای پست سازمانی و رسیدن به مدارج سازمانی عالیتر و قبول مسئولیتهای جدید است. نیاز به پیشرفت، نیاز به قدرت و پذیرش اجتماعی، عواملی ارزشمند برای ماندگاری کارمندان و رضایت ایشان محسوب میشود.
تحقق ارزشها، عاملی برای برانگیختن ما و تحقق اهدافمان است. فرض کنیم کارمندی، استقلالطلبی و خلاقیت بسیاری دارد و مدیر مستقیمش قدرتطلبی بسیار دارد. بدیهی است که دیر یا زود این دو با چالش مواجه خواهند شد؛ چراکه ارزشهایشان با هم در تعارض است. اگر مدیر کارمند، گوش شنوای ایدههای خلاقانۀ کارمندش را نداشته باشد و نتواند محیطی فراهم کند که کارمندش در آن آزادی عمل داشته باشد، دیر یا زود کارمندش را از دست میدهد. برعکس اگر کارمند نتواند حرفشنوی لازم را از مدیرش داشته باشد و با او به تعامل برسد، اخراج خواهد شد.
نکاتی که در بالا ذکر کردم، نسبی است و استثنا هم وجود دارد؛ ولی با درک مفهوم ارزشها و شناخت علاقهمندیها، انتخاب نوع کسبوکار یا تصمیمگیری برای تغییر کسبوکار هدفمند میشود. همچنین با اولویتبندی ارزشها و علایق بنیادینمان میتوانیم مهمترین مسائل زندگیمان را بیابیم و در موقعیتهای مختلف، تصمیمات مناسبی بگیریم. نکته مهم و قابل تامل این است که ارزشهای فردیمان را تاجای ممکن به ارزشهای سازمان یا شرکتمان نزدیک کنیم. در این صورت پیشرفت سازمانمان پیشرفت ماست و پیشرفت و موفقیت ما،موفقیت سازمانمان است.
خوب حالا با توجه به توضیحات ارائه شده جدول زیر را تکمیل کنید. صادقانه پاسخ دهید که هریک از این معیارهای هفتگانه چقدر ( از خیلی زیاد تا خیلی کم) برایتان ارزشمند است.
|
||||||||||||||||||||||||
جدول۲)تعیین میزان اهمیت ویژگیهای شغلی |
سپس پاسخهایتان در جدول۲) را با جدول۱) ویژگیها شغلی مشاغل مختلف مقایسه کنید. در چه ارزشهایی امتیاز شما ( از خیلی زیاد تا خیلی کم) با ارزشهای شغلی (کارآفرینی، خوداشتغالی، مشاغل با درآمد ثابت) منطبق است؟
آیا در حال حاضر میتوانید بر اساس ارزشهای ۷ گانه مورد علاقه تان شغل فعلیتان را انتخاب کنید؟
اگر پاسخهایتان با یکی از گروههای شغلی نزدیک است به شما تبریک می گویم. شما گروه شغلی مورد علاقه تان را از بین خوداشتغالی، کارآفرینی و مشاغل ثابت یافته اید. اینکه چگونه به آن دست یابید موضوعی است که در جلسات بعد به آن می پردازیم.در غیر این صورت بررسی کنید که درچه ارزشهایی امتیاز شما فاصله معنی داری با آن ارزش شغلی دارد؟
در این مقاله رابطه بین دو عنصر شغل و استعداد فرد را به اختصار بررسی کردیم اما اگر می خواهید زندگی در اوجی داشته باشید باید ایکیگای (تشریح دلیل و ارزش زندگی) خود را بیابید. در کتاب از خودآفرینی تا کارآفرینی عناصر چهارگانه ایکیگای شامل (۱) ارزشها و علایق ۲) مهارتها ۳) نیاز دیگران و ۴) کسب درآمد را جهت کسب موفقیت شغلی و توسعه فردیتان شرح داده ام. همچنین می توانید کتاب ایکیگای (راز ژاپنی ها در داشتن عمر طولانی و زندگی شاد) ترجمه گلی نژادی را مطالعه فرمایید.
اگر قصد تغییر شغل یا ورود به دنیای کارآفرینی را دارید سایر مطالب سایت اندیشکاران مقالات بخش کارآفرینی را هم مطالعه بفرمایید.
در این زمینه پیشنهاد می شود:
مقاله جهانی بدون شغل های مزخرف را مطالعه فرمایید.
تست انتخاب شغل: تست انتخاب شغل(یا رشته تحصیلی) براساس تیپ های شخصیتی جان هالند
[۱]. Margaret Young
سایت خودشناسی و توسعه فردی، کارآفرینی و توسعه کسب وکار