کلید طلایی سوم توسعه فردی، کارآفرینی و توسعه کسب وکار: شبکه اجتماعی و تعامل با دیگران. اگر مقالات قبلی ما را مطالعه کرده باشید گفتیم چه بخواهیم کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه هنرمند یا ورزشکار و یا به خواهیم در هر زمینه ای توسعه فردی داشته باشیم بهمعنای این است که میخواهیم از محیط امنمان بیرون بیاییم و پا به دنیای جدیدی بگذاریم. معنای دیگر تصمیم ما، حرکت است.
حرکت و عملگرایی بهمعنای تلاش و کوشش کورکورانه نیست، برای کسب موفقیت در هر رشتهای باید فعالیتهایی اثربخش بکنیم و به این منظور قصد داریم ۵ کلید طلایی را برای برداشتن گامهای بلند و انجام فعالیتهای اثر بخش به سوی موفقیت خدمتتان معرفی کنیم. در مقالات قبلی ۲ کلید را شرح دادیم:

عقاب برای رسیدن به اوج، خود را در بستر تونلهای هوایی قرار می دهد.
- کلید اول: عشق در کسب وکار و ۵ راه یافتن عشق در کسبوکار –
- کلید دوم: مانند عقاب باشید – چگونه با تمرکز و اثربخش عمل کنیم.
پیشنهاد میکنم قبل از این مقاله مقالات فوق را مطالعه فرمایید. اکنون به معرفی کلید سوم می پردازیم:
کلید سوم با تونلهای هوایی اوج بگیرید: (شبکه اجتماعی و تعامل با دیگران)
در مقاله قبل شرح دادیم که چگونه مانند عقاب با تمرکز و اثربخش عمل کنیم. اما عقاب خصوصیت برجستۀ دیگری هم دارد: او بالانشین و همیشه در اوج است. نکتۀ جالب در پرواز عقاب این است که وقتی میخواهد به اوج آسمان پرواز کند و خال آسمان شود، دائم بال نمیزند؛ بلکه در آسمان، تونلهای هوایی مییابد که از اختلاف دما یا فشار هوا ایجاد میشود. او آنها را مییابد و خود را در بسترشان قرار میدهد؛ سپس بدون بالزدن، اوج میگیرد.
برای موفقیت در کسب وکار در ورزش، در فعالیتهای هنری، آموزش و هر فعالیت دیگری نباید فقط به تلاش فردیمان متکی باشیم. باید از محیط امنمان بیرون بیاییم و تونل هوایی نامرئی بیابیم که ما را به راحتی و با سرعت بیشتری به سمت هدف هدایت کند.
چرا داشتن شبکه ارتباطی و تعامل با دیگران مهم است؟

ذهن ما همچون آفتابپرست و اسفنج است
لازمۀ عملگرایی این نیست که فقط به تلاش خودمان متکی باشیم. بهوجودآوردن شبکۀ ارتباطی، مصاحبت با متخصصان و افراد باتجربه، یافتن چند حامی و دوستدار واقعی، یافتن چشمهای از اطلاعات صحیح و بهروز و مرتبط با هدف و گاهی غورکردن بهجای عملکردن، اعمالمان را هوشمندانه میکند و ما را در تونلی از فرصتها و در فضای ابری خلاقیت قرار میدهد.
نقد یا توصیهای دوستانه، شراکت کاری، یک همراهی، دریافت امید قلبی و انرژیهای مثبت، تمایل به سرمایهگذاری یا حتی دریافت یک نظر خلاقانه ممکن است همچون رعدوبرق، کل مسیر حرکتمان را روشن کند و موجب جهش عملکردیمان شود.
در عملگرایی، تنهایی و تمرکز مهم است؛ اما گفتوگو و تعامل با دیگران، اعمالمان را پختهتر میکند و آن را صیقل میدهد.
در مغز هر انسان میلیاردها سلول عصبی (نرون) وجود دارد که وقتی ایده یا خواستهای در ذهن شکل میگیرد، برخی از آنها در کنار هم قرار میگیرد و به نوع خاصی آرایش مییابد. با هر ایده یا دریافت مطلب جدیدی، شبکۀ جدیدی از نرونها بهشکل تودهای متراکم و ابریشکل در مغز به وجود میآید.
وقتی خود را در فضایی قرار دهیم که آدمهایی متفاوت با ایدههای متنوع و دیدگاههای متضاد و علایق گوناگون و تجربیات مختلف، دربارۀ موضوع هدفمان به بحث میپردازند، عملاً شبکهای از افکار، مشابه با شبکۀ نرونهای عصبی مغز را شبیهسازی میکنیم و در فضای ابریِ خلاقانهای در راستای موضوعمان قرار میگیریم. خلاقیت و تصمیمهای جدید در تعاملات جمعی شکل میگیرد.
ذهن ما همچون آفتابپرست و اسفنج است، در محیطهای مختلف رنگ عوض میکند؛ انگار میخواهد خود را با آن محیط تطبیق دهد و به رنگ محیط دربیاید. این تغییر، اعمال و رفتارمان را تحتالشعاع قرار میدهد. مغز از جنس گوشت و عضله و استخوان نیست، حالت اسفنجی دارد. خصوصیت ویژۀ اسفنج این است که پذیرش بالایی دارد. وقتی روی سطح خیسی قرار میگیرد، رطوبت را به خود جذب میکند. مهم نیست منشأ رطوبت نفت، روغن، آب یا مخلوط اینها باشد، اسفنج کل مایع و حتی جامدات ریز را در خود میکشد.
مغز ما نیز چنین حالتی دارد: وقتی در محیطی قرار میگیرد، ناخودآگاه شروع به جذب کل عوامل محیطی میکند. مهم نیست آن عامل چه باشد، هریک از حواس پنجگانه بهصورت ناخودآگاه در حال جذب اطلاعاتی از فضای محیط هستند. ذهن حتی سنگینی و جوّ محیط را درک میکند. نکته این است که این جذب آگاهانه نیست. آگاهی فقط سرعت جذب را افزایش میدهد.
بیش از نیمی از یادگیریها و دانش کسبشدۀ ما، بر اثر الگوبرداری ناخودآگاه از محیط شکل میگیرد. کافی است به لهجههای مختلفِ فارسیِ بچههای چهارپنجساله در مناطق مختلف ایران گوش بسپارید. همچنین بر اثر تأثیر محیط است که یک دورۀ پنجسالۀ آموزش زبان انگلیسی یا فرانسوی به کودکان در ایران، معادل یک دورۀ ششماهۀ آموزش زبان در کشور انگلیس یا فرانسه است. به همین دلیل است که وقتی در جمعی شاد قرار میگیریم، ناخودآگاه مسرور میشویم، یا وقتی در دل طبیعت قرار میگیریم و کوهنوردی یا راهپیمایی میکنیم، حالوهوای دلمان نیز عوض میشود.
بنابراین برای انجام هر فعالیت جدیدی مانند اسفنج باشید. پذیرا باشید، با هرشخصی که کار مشابهی انجام می دهد صحبت کنید، کسانی که موفق شده اند، شکست خورده اند، کسب و کاری (ورزشی، هنری، آموزشی و هرچیز دیگری) را شروع کرده اند، خودتان را در محیطهایی قرار دهید که افراد متخصص بیشتری مرتبط با فعالیت شما پرسه می زنند. از آنها بپرسید در شروع کارتان چه غافلگیریهایی پیش آمد، انتظار چه چیزهایی را باید بکشم؟ چه مشکلاتی سر راهشان قرار داشته و چگونه حلش کرده اند. افراد مهم آن فعالیت کیستند چگونه می توان با آنها صحبت کرد؟ آیا کتابی، مقاله ای یا مطالب مهمی در این زمینه دارند؟
باید اسفنجی ترین (پذیراترین) فرد دنیا در زمینه یادگیری از تک تک کسانی باشید که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با ایده یا کسب و کار شما مرتبط هستند. اما یادتان باشد زمانی که همچون اسفنج پذیرای مطالب مختلف هستید،قضاوت نکنید. کلاه سفید یک جستجوگر یا دانشمند را سرتان بگذارید. نقاط مثبت، منفی، خوب و بد را باهم ببینید ولی تصمیمگیری نکنید. هدف شما در این مرحله کسب اطلاعات و دیدن مسئله از زوایای مختلف است. باید بهترین دانشجوی دنیا در زمینه یادگیری از تک تک کسانی شوید که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با هدف و خواسته شما مرتبط هستند.
نظریه یادگیری اجتماعی
بر اساس نظریۀ یادگیری اجتماعی،[۱] این فرضیه مطرح میشود که یادگیری ناشی از تعامل و اثرگذاری متقابل و دائم فرد و محیط است. بنیانگذار این نظریه، روانشناس معروف آلبرت بندورا[۲] میگوید:
«عوامل شخصی (نظیر باورها، انتظارات و نگرشها)، رویدادهای محیطی (فیزیکی و اجتماعی) و رفتارها (عملی و کلامی) بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند و هیچیک از این سه جزء را نمیتوان جدا از یکدیگر بهعنوان تعیینکنندۀ رفتار فرد به حساب آورد.»
تشابه شبکه های عصبی با شبکه های اجتماعی
در این نظریه، یادگیرنده از طریق مشاهدۀ رفتار یا عمل دیگران و همچنین مشاهدۀ نتایج آن رفتار یا عمل، به یادگیری میپردازد.
وقتی یادگیرنده، رفتار فرد دیگری را مشاهده کند و نتیجۀ رفتارش را هم بهصورت پاداش ببیند، از رفتار فرد الگوبرداری میکند و سعی میکند عمل مشابه یا رفتار خود را تقویت کند. برعکس اگر نتیجۀ آن رفتار بهصورت تنبیه باشد، از انجامدادن آن اجتناب میکند. لذا قرارگرفتن در محیطهای مرتبط با هدفمان، هم موجب افزایش یادگیریمان میشود و هم انگیزههای لازم را برای برداشتن قدمهای بعد فراهم میکند.
تعامل با دیگران
تعامل با دیگران در خصوص موضوعات مرتبط با هدف، موجب افزایش دانش موضوعی ما نیز میشود و تا حدودی ما را از خطاهای شناختی ذهن میرهاند.
وقتی از فاصلهای دور به ساختمانی نگاه میکنیم، خیلی از جزئیات داخلی را نمیبینیم. وقتی هم که به داخل ساختمان میرویم یا بیش از حد به آن نزدیک میشویم، نمیتوانیم نمای کلی ساختمان را ببینیم یا آن را با سایر سازهها مقایسه کنیم. این یعنی در فواصل خیلی دور و خیلی نزدیک با خطای دید مواجهیم. نداشتن علم و تخصص در هر زمینهای، ما را با خطای دوربینی مواجه میکند. ناآگاهی ما از پیچوخمهای موضوع، موجب قضاوت ناصحیح و سادهانگاری یا سختانگاری بیش از حد میشود.
از طرف دیگر، تخصص عمیق در یک حوزه نیز باعث خطای نزدیکبینی یا حتی کوری میشود؛ به این معنا که این تخصص موجب میشود از سایر حوزهها غافل شویم یا سایر مسئولیتهایمان را فراموش کنیم. تحقیق و مشورت با خبرگان در خصوص کاری که انجام میدهیم یا میخواهیم انجام دهیم، خطای دوربینی و نزدیکبینی را تا حدود زیادی کاهش میدهد. لذا گفتوگو با استخوانخردکردهها، استادان یا فعالان آن موضوع، از طرف دیگر تبادلنظر با منتقدان و ناراضیان از آن فعالیت، موجب تنظیمشدن دیدگاه و کاهش خطای دوربینی یا نزدیکبینیمان میشود. همان گونه که از قانون کثرت به یاد داریم، برای اینکه بتوانیم نگرش جامعی دربارۀ موضوعی داشته باشیم، باید دو طرف متضاد را با هم ببینیم و راهنمایانی داشته باشیم.
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی

کلید طلایی سوم: ایجاد شبکه تخصصی و تعامل با دیگران
شبکه های اجتماعی و انجمنهای تخصصی
از دیرباز در جایجای ایران، قهوهخانهها پاتوق نویسندگان، شاعران، متفکران، بازیگران و متفکران اجتماعی بوده است. اکنون نیز کافیشاپها، کلوپها، سازمانهای مردمنهاد، انجمنهای تخصصی، شبکههای مجازی، کتابخانهها، پارکهای علم و فناوری، نمایشگاهها، اندیشکدهها، سایتهای تخصصی و… در موضوعات مختلف به وجود آمده است که ما را در فضای ابری و در شبکهای سیال از موضوع خاصی قرار میدهد.
البته در ایران، این تشکلها کمتر بهصورت حرفهای و تخصصی ایجاد و استفاده میشوند (همچون کافه کارآفرینی) و دوران طفولیت خود را طی میکنند؛ اما با مشارکت و بهرهگیری از آنها و با گردآوری مطالب مختلف مرتبط با موضوع میتوانیم شبکهای از ایدهها تشکیل دهیم و بر عمق حرکتمان بیفزاییم.
باید از این محیطها نهایت بهره را ببریم؛ ولی خود را در فضای آن غرق نکنیم. در این فضای ابری، لازم است چترمان را با خود ببریم و آن را برعکس بگشاییم و منتظر باران ایدهها و تشویقها و انتقادهای مختلف باشیم.
اما منظورم از شبکه های اجتماعی [۳] عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی عمومی مثل فیس بوک و اینستاگرام نیست بلکه شبکه های تخصصی مرتبط با موضوع هدفتان را مانند انجمنهای تخصصی، پارکهای علم و فناوری، نمایشگاهها، اندیشکدهها، دانشکده ها و سایتهای تخصصی بیابید و در آنها عضو شوید.
در مقاله ۲۰ سایت از بهترین سایتهای ایرانی کارآفرینی و کسب و کار و ۱۰ وب سایت از بهترین سایتهای بین المللی کارآفرینی و توسعه کسب وکار به معرفی برخی از شبکه های اجتماعی و انجمنهای تخصصی مرتبط با موضوع کارآفرینی و کسب و کار پرداخته ام.
دوستداران واقعی و توسعه فردی

شبکه اجتماعی تخصصی خودتان را شکل دهید.
گاهی هم، پیمودن مسیر بهتنهایی ممکن نیست. در طول مسیر به زمین میخوریم، از ارتفاعی سقوط میکنیم، گاهی انرژیمان خالی میشود و فانوس یأس و بدبینی به دست میگیریم. در این لحظات سخت، باید مشوقی بیابیم. باید کسانی را داشته باشیم که ما را بیش از شکستها یا موفقیتهایمان بخواهند.
کسانی که از گذراندن زمانی هرچند کوتاه با آنها وجودمان سرشار از انرژی شود؛ کسانی که وقتی در تندباد حوادث، بال پروازمان شکست، بال موقت پروازمان شوند و هنگامی که گَرد سیاه تاریکی بر مسیرتان پاشیده شد، چراغهای امیدشان، مسیر تاریکمان را روشن سازند؛ وقتی ایمانمان سست شد، رسول ایمانمان باشند و زمانی که پس از مواجهه با مشکلات سخت، شوروشوقمان رنگ باخت، از حرارت وجودشان پرنور شویم؛ زمانی که نمیتوانیم قدم از قدم برداریم، زیر بغلمان را بگیرند و گامبهگام به حرکت وادارمان کنند.
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
جمع بندی
طبیعی است که در هر کوهستانی، رسیدن به قله سخت است؛ اما سختیِ پیمودن قلههای کلیمانجارو یا اورست فقط بهعلت شیب کوه یا طولانیبودن مسیر نیست. باید از پسِ فشار هوا، اوضاع نامناسب جوی و صخرههای یخی بهتنهایی برآییم. گذشتن از مناطقی هم فقط با کمک راهبلدان میسر است.

توسعه فردی مسیری است که گاهی باید آنرا به تنهایی و گاهی با کمک دیگران پیمود!
راه رسیدن به قلههای هدف، فقط پیمودن درههای عمیق و پرتگاههای مهیب نیست؛ بلکه میتوانیم تونل هوایی یا گسلطیکردهای بیابیم که قبلاً این راه را پیموده باشد، همان گونه که باید بخشی از مسیر را بهتنهایی طی کنیم، گذرکردن از گردنههایی هم بهتنهایی میسر نیست؛
بنابراین لازم است محیطهای مرتبط با هدفمان را شناسایی کنیم و زمانی را به حضور هوشمندانه در این مکانها تخصیص دهیم و خود را در تونل هوایی تحقق هدفمان بیندازیم.
دراین خصوص لازم است ابتدا دوستداران و حامیان واقعی تان را بیابید و از آنها انرژی مثبت کسب کنید. سپس ۲) افراد حرفه ای رشته مورد نظر خوتان رابیابید و از آنها در خصوص راهی که قصد پیمودن آن را دارید اطلاعات کسب کنید. در صورت عدم دسترسی به ایشان میتوانید از مصاحبه ها و مطالبی که ایشان بیان نموده اند کسب اطلاع کنید. و در نهایت ۳) از شبکه های اجتماعی،پارکهای علم و فناوری، نمایشگاهها، اندیشکدهها، سایتهای تخصصی و انجمنهای تخصصی رشته مورد نظرتان بهره مند شوید. با شکلگیری این سه در راه رسیدن به هدفتان موفق تر خواهید بود.
این محیطهای اجتماعی سه گانه همچون تونل هوایی عقاب می ماند که می توانند ما را خواسته یا ناخواسته به اوج کسب و کار برسانند.باید از این محیطها نهایت بهره را ببریم؛ ولی خود را در فضای آن غرق نکنیم. در این فضای ابری، لازم است چترمان را با خود ببریم و آن را برعکس بگشاییم و پذیرای باران ایدهها و تشویقها و انتقادهای مختلف باشیم!
برگرفته از کتاب ازخودآفرینی تا کارآفرینی
سایت توسعه فردی، کارآفرینی و توسعه کسب وکار
در صورت علاقه به موضوع لطفاً مقالات زیر را نیز مطالعه فرمایید:
کلیدهای طلایی برای موفقیت، توسعه فردی و کارآفرینی: کلید اول عشق در کسب وکار
کلیدهای طلایی برای موفقیت، توسعه فردی و کارآفرینی: کلید دوم همچون عقاب باشید
کلیدهای طلایی موفقیت، توسعه فردی و کارآفرینی: کلید چهارم سخت کوش باشید
کلیدهای طلایی موفقیت، توسعه فردی و کارآفرینی- کلید پنجم آزموده میشوید؛ منتظر وزیدن طوفان باشید!
راهکارهایی برای بهبود تصمیم گیری، ارزش آفرینی و خلق کسب و کار موفق
پاورقی:
[۱]. Social Learning Theory
[۲]. Albert Bandura آلبرت بندورا روانشناس، پژوهشگر و استاد بازنشستهٔ دانشگاه استنفورد اهل کانادا و ایالات متحده آمریکا بود که نظریه یادگیری مشاهدهای یا مدلینگ را مطرح کردهاست.
[۳].شبکهٔ اجتماعی (به انگلیسی: Social network) ساختاری اجتماعی است که از گروههایی (عموماً فردی یا سازمانی) تشکیل شدهاست که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی مانند ایدهها و تبادلات مالی، دوستان، خویشاوندان، لینکهای وب، و سرایت بیماریها (اپیدمولوژی) به هم وصل هستند.
1 دیدگاه
پینگ کردن: کلید 5 آزموده میشوید؛ منتظر وزیدن طوفان باشید! کلیدهای طلایی موفقیت، توسعه فردی و کارآفرینی - اندیشکاران